امروز 6مرداد 95 هست، و مامان حسابی مشغول برنامه ریز و تهیه و تدارک انور مربوط به تولد شماس، تا اینجا سفارش کیک و کوکیت رو دادم، تزئینات مقوایی رو فتوشاپ زدم، پرینت گرفتم و بریدم، فقط مونده یه قسمتاییش چسب بخوره، کادوی شما رو از طرف من و بابا جون خریداری شده و در کمد مخفی شده، کادوی عزیز طاهره رو هم خودم انتخاب کردم و از طرف ایشون برای شما خریدم و امروز از طریق پست به دستم رسیده و اونم در کمد مخفی شده تا در یک فرصت مناسب به عزیز تحویل داده بشه و خودش روز تولدت به شما تقدیم کنه، لباسایی که قراره خودم ،خودت و بابات بپوشه هم انتخاب شده، از همه هیجان انگیزتر اینکه اسم شما رو هم با فتوشاپ نوشتم و به بابا دادم و ایشونم امروز بردن برش زدن و آوردن خ...